تاریخ انتشار : دوشنبه 20 آذر 1402 - 15:16
204 بازدید
کد خبر : 1619

پیشگیری و درمان امراض ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه

پیشگیری و درمان امراض ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه
دوسال قبل یعنی سال 1400 کمیسیون کشاورزی، آب و محیط زیست اتاق بازرگانی تبریز جهت بررسی سرمایه گذاری در کشت های جایگزین و ایجاد کمربندسبز اطراف دریاچه ارومیه، تشکیل جلسه داد! دو طرحی که درسال 88 مطرح و موفق به اخذ مصوبه کمیسیون مرکز خشکسالی وزارت جهادکشاورزی، تأییدیه مدیریت بحران استانداری آذربایجان غربی و نهایتاً اخذ مصوبه ازسازمان جهادکشاورزی استان شده بود، چندی بعد درسال 94 با تشکیل ستاد احیاء دریاچه ارومیه، پس از ارجاع همین دو طرح، به دو دانشگاه ارومیه و تبریز مجدداً موفق به اخذ تأییدیه از دو دانشگاه می گردد! اما چرا همان سال اجرایی نشد؟ و چرا پس از 12سال مجدداً درکمیسیون کشاورزی مطرح میشود؟ چرا بعداز مطرح شدن مجدد، باز اجرا نمیشود؟

سپهر کشاورزی؛ سوالات بی پاسخی است که جهت نتیجه با وحیدرضا شادفر محقق و پژوهشگر عرصه محیط زیست کشور و ارائه دهنده دوطرح فوق درسال ۸۸ موضوع را جویا شدیم که چرا باید این دو طرح اجرایی شوند و چگونه؟ او می گوید:

باید به کمی قبل برگردیم، دهه ۱۹۹۰ که طوفان‎های گرد وغبار ناشی ازخشک شدن دریاچه سالتون، باعث اپیدمی بیماری تب دره در آمریکا شده بود، بیماری‌ که هرساله بین ۵۰ تا ۱۰۰هزارنفر به آن دچار می شدند.

هزاران نفر آلرژی، آسم، عفونت‌های سینوسی، برونشیت، عفونت گوش وگلو، سرطان ریه و بیماری‌های قلبی و عروقی، بخاطر طوفان‌های ناشی ازخشک شدن این دریاچه را تجربه کردند.

متأسفانه چندسال بعد باخشک شدن کامل دریاچه آرال، این فاجعه مجدداً تکرارشد، ساکنان ازبکستان و قزاقستان ازهمین طوفان‌های نمکی دچار کم خونی، سل، ورم مفاصل، اختلالات غدد، سرطان حلق و حنجره، هپاتیت، تب مالت وحصبه می‌شدند.

۲۰ میلیارددلار خسارت بهداشتی- درمانی شهروندان ساکن حاشیه دریاچه سالتون، به سیستم سلامت آمریکا تحمیل شده بود. کارشناسان گفته بودند، به لحاظ تطبیقی به سالتون و آرال نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که برای ما هم وجود خواهدداشت، چراکه در موضوع دریاچه‌های خشک شده دنیا یکی از نگرانی‌ها، بحث سلامت و بهداشت مردم است، اما بعداز احیای این دریاچه ۲۰ میلیارد دلار خسارت ناشی از بهداشت و درمان، به سه میلیارددلار کاهش پیدا کرد، اما درخصوص دریاچه ارومیه چطور؟

اگر کمی به گذشته برگردیم، دکتر جواد آقازاده، رییس وقت دانشگاه علوم پزشکی آذربایجانغربی، با بررسی اثرخشک شدن دریاچه ارومیه برسلامت مردم گفته بود “آنچه مسلم است ریزگردها باعث بروز و افزایش بیماری های قلبی، عروقی و ریوی می شوند

دانشگاه علوم پزشکی آذربایجانغربی نیز باحمایت معاونت پژوهشی و تحقیقات وزارت بهداشت و درمان، طرح “کوهورت” را اجرا کرد و در آخر متذکر شدند که ریزگردها می توانند یکی از دلایل افزایش بیماری‌های ریوی باشند، ریزگردهای کریستالی بدلیل وجود نمک، تبعات بیشتری برجای می گذارند از جمله فشار خون بالا.

آرزو رستم‌زاد نیز چندسال قبل، پیش بینی کرده بودند که اگر دریاچه خشک شود، آثار جبران‌ناپذیر آن بر سلامتی مردم نمایان می‌شود چراکه مقادیر قابل توجهی ازسموم آفت‌کش‌ها، کودهای شیمیایی ومواد صنعتی راه یافته به حوضه دریاچه با طوفان‌های نمکی همراه شده و بیماری‌زایی را شدت خواهد ‌بخشید.

یادآوری آخر اینکه علیرضا شریعت مسئول سابق دفتر نظارت و پایش ستاد احیاء، با اشاره به گستره توفان نمکی دریاچه ارومیه گفته بود که “توفان نمکی دریاچه ارومیه، تا هزاران کیلومتر دورتر یعنی تاشمال شرق ایران هم تحت تأثیر قرارمی‌دهد و گستره آن به استان‌های تهران، قم، خراسان شمالی، خراسان رضوی وسمنان هم می‌رسد و دربهترین حالت ۶ میلیون نفر مجبور به ترک منطقه خواهندشد

آیا باید دست روی دست بگذاریم و ببینیم طبیعت چه سرنوشتی برایمان رقم میزند؟ یا باید خود بفکر چاره ای اساسی باشیم؟

اینکه برای جلوگیری از فراگیرشدن بیماری‌های صعب العلاج، ناشی ازطوفان‌های نمکی راهکاری هست؟ بله راهکار هست، اجازه بدهید با این مطلب ادامه دهم، میدانیدکه براثر چالشهای زیست محیطی ازجمله تغییرات اقلیمی و افزایش ۲ درجه ای دما، اختلال درچرخه‌ آب منطقه، تشدید تبخیر وتعرق، کمی بارندگی ها و کاهش رطوبت و نهایتاً فرسایش خاک، کیفیت خاک‌های زراعی کاهش یافت، خاک از مواد مغذی تهی و کشاورزان منطقه برای رشد و تولید محصول، از کود وسموم شیمیایی بیشتری استفاده نمودند، با آلودگی بیشتر آب وخاک، آلودگی محیط زیست نیز رقم خورد و با ورود نمک و شورشدن آب چاه ها و ورود آلودگی به آب شرب و محصولات تولیدی، سلامت شهروندان و مردم منطقه بیش ازپیش به خطر افتاد.

رسوبگذاری در دریاچه بیشتر- درآمد کشاورزان کمتر، وضعیت محیط زیست منطقه وخیم تر- سلامت مردم با سیر نزولی وکاهشی، درخطر بیشتر و مهاجرت از روستا اتفاق افتاد، طبق گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، دو سوم ایران، تبدیل به بیابان شده است! حاشیه دریاچه ارومیه نیز از این امر مستثنی نبود و متأسفانه فرونشست زمین نیز در منطقه خود نشان داد.

اشاره به این نکته بسیار حائز اهمیت است که برای مقابله با معضلات و چالش های زیست محیطی، باید از جنس خودش با آن مقابله کرد، درخصوص احیای دریاچه ارومیه نیز باید عرض کنم که در طرح انتقال آب بین حوزه ای، اگرتا ۷ برابر این مقدار آب به دریاچه انتقال بدهیم، شاهد تأثیر ملموسی نخواهیم بود، چراکه متأسفانه بدلیل تغییر اقلیم، دو درجه افزایش دما و شدت تبخیر که آلبیدو منطقه نیز مزید علت گردیده، آب ورودی به دریاچه را با تبخیر ازدست خواهیم داد، همه تبخیر می شود، اتفاقی که برای کل آب دریاچه در دهه اخیر شاهدش بودیم، لذا معتقدیم باید در مقابله با اینگونه معضلات زیستی، بیولوژیک برخورد کرد نه سازه ای، یا حداقل هردو به موازات یکدیگر پیگیری و اجرایی بشوند.

شواهدی هست که تعدادی از دریاچه های فعلی، مانند دریاچه ارومیه، سابقاً دارای سطح وعمق بیشتری بوده اند. دانشمندان معتقدند که پرآب بودن این دریاچه ها همزمان با دوران یخبندان بوده و کم شدن آب آنها یا خشک شدن کامل آنها، همزمان با دوران بین یخبندانی بوده، دریای خزر اقلاً سه مرتبه گسترش پیدا کرده و بعداً کاهش یافته و یا دریاچه آرال، حداقل ۳ مرتبه رو به خشکی کامل نهاده است.

کرینسلی درکتاب “بررسی شکل زمین و آب وهوای باستانی” می گوید: درآن زمان دریاچه ارومیه گسترش زیادی داشته و عمق آن ۵۵ متر بیشتر از امروز بوده است.

براساس شواهد از۵۵۰۰ سال قبل، یک تغییر فاحش در اقلیم و آب و هوای زمین روی داده، درنتیجه سطح آب تعداد زیادی از دریاچه ها خصوصاً آنهاییکه در داخل کوهستان ها قرارداشتند، شروع به بالا آمدن و سپس پائین رفتن و خشک شدن کردند. علی ایحال، با بررسی اقلیم باستانی ایران، میبینیم خشکسالی ها و خشک شدن دریاچه ها، از سده های قبل اتفاق میافتاده و حتی در آینده هم تکرارخواهند شد. پس خشک شدن آب دریاچه ارومیه موقتی است و به احتمال زیاد بشکلی طبیعی خودش را احیاء خواهدکرد، تنها تفاوتی که الان و عصر حاضر، با هزاران سال قبل دارد، عوامل انسان ساخت، تعدد حفر چاه ها و تعدد احداث سد در منطقه هست و لذا درجبران این مهم باید کاری کرد تا جبران کسری حق آبه دریاچه بشود.

و اکنون که سلامت مردم اولویت دولت و دولتمردان است و اکنون که نمی توان به ساخت و آبگیری سدها دربالادست حوزه آبخیز دریاچه ارومیه ایراد گرفت! و اکنون که دولت طرح تولید وکاشت یک میلیارد اصله نهال را بدرستی انتخاب نموده است، پیشنهاد ما کاشت هدفمند نهال در ۵ بخش و البته توسط مردم است.

  • کاشت خانگی درختان بومی، مثمره وبعضاً دارویی در دو کلانشهر تبریز و ارومیه توسط مردم.
  • احداث بادشکن وتوسعه آن، پیرامون مزارع، باغات، دیمزارها، مراتع حاشیه دریاچه (مشبک و موزاییک) و اطراف مرغداری‌ها و دامداری ها وکلاً روستاها- با گونه بومی والبته توسط مردم.
  • ایجاد کمربندسبز اطراف شهرها، کلانشهرها با کمک مردم و NGO ها.
  • آبخیزداری و اجرای بخش بیولوژیک حوزه های آبخیز دریاچه ارومیه توسط مردم.
  • نهالکاری در تپه ها و کوه های اطراف دریاچه (تا آنجا که عمق خاک اجازه دهد) و اراضی بالادست سدها با هماهنگی سازمان آب منطقه ای، اما توسط مردم.

میدانیدکه درختان در تولید اکسیژن۱ سهم بزرگی دارند، هرهکتار درختکاری قادر است، ضمن جذب گاز کربنیک۲ سالانه ۲.۵ تن اکسیژن (نیاز ۱۰ نفر درسال) را آزاد کند.

تعدیل آب وهوا۳، کنترل آب‌های سطحی۴، تغذیه سفره‌ آب زیرزمینی۵، جلوگیری از شدت تبخیر۶ و نیز توانایی افزایش رطوبت محیط و جو۷ ازجمله کارکردهای درختان هستند، همه مواردی که نیاز داریم.

میدانیدکه درختان قادرند هرنوع آلودگی هوا وگاز‌های آلاینده۸  را جذب و گرد وغبار را تثبیت۹ کنند. جلوگیری‌ از وقوع‌ سیلاب۱۰فرسایش خاک۱۱ و رسوبگذاری۱۲ در دریاچه، کاهش بادهای مضر۱۳ از دیگر مزایای درختان است. نقش اقتصادی۱۴ و زیست محیطی۱۵ درختان برکسی پوشیده نیست واگر بخواهیم مزایای درختان و درختکاریها را برشماریم، خود کتابی می شود، جهت اطاله کلام به آخرین نکته که هدف اصلی طرح پیشنهادی است اشاره می کنم، سلامتی فردفرد جامعه هدف۱۶ دو کلانشهر تبریز و ارومیه.

در واقع با نهالکاری و درختکاری چندمنظوره درشهرها، ابتدا خانه به خانه، کوی و برزن به کوی و برزن و محله به محله و درختکاری پیرامونی بعنوان کمربندسبز اطراف شهرهای حاشیه دریاچه و البته با جدیدترین متدزیست محیطی، میخواهیم به اهدافی ازجمله تغییر اقلیم و مهمتر ازآن تعدیل دما (۵-۷ درجه سانتیگراد) دست یابیم، همان کاری که چینی ها حدود ۲۰ سال قبل، با سوبسید مرکز IDRC کانادا با کاشت درختان سریع الرشد درکلانشهر پکن، با موفقیت انجام دادند که سبب شد، علاوه بر کاهش آلودگی، دمای شهر پکن را تا ۵ درجه خنک کنند. درواقع این مهم علاوه برتضمین سلامتی تمام نفوس ساکن درمنطقه (برپایه طب سنتی) پیش شرط مقابله، کاهش و مهار تمام چالش ها و معضلات زیست محیطی حاکم بر شهرهای حاشیه دریاچه است (اگر تغییراقلیم وافزایش ۲ درجه دما، توانسته به این اندازه مخرب وتبعات منفی داشته باشد، قطعاً ۵-۷ درجه کاهش دما، تحولی شگرف درمنطقه بوجود خواهدآورد که به نفع همه است).

ژاک دمورگان فرانسوی درکتاب مطالعات جغرافیایی هیئت علمی فرانسه درجلد اول، درمورد دریاچه ارومیه می نویسد، سابقاً درعهدی که کوه های اطراف، پوشیده از جنگل بودند، دریاچه ارومیه خیلی وسیع‌تر از روزگار ما بود و تا تبریز پیش میرفت! در ارومیه، مراغه و میاندوآب، آثار وبقایای آن هنوز برروی دامنه و تهیگاه های کوهستان وجود دارد. لیکن بعلت ازبین رفتن جنگل ها، چشمه ها خشکید و دریاچه ارومیه بخش مهمی از وسعت خود را ازدست داد.

خلاصه کلام، راهکار بیولوژیک رفع بحران و جلوگیری از بروز فاجعه ای انسانی، در سخنان استاندار محترم آذربایجان غربی و دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه نهفته است، ایشان گفتند:

در احیای دریاچه ارومیه، اگر بنا بر این است که موفقیتی حاصل شود، مطمئناً این موفقیت از مسیر مردمی‌سازی اقدامات است.” براستی که هرجا و هر زمان که ازمردم کمک گرفته شده و مردم عزیز درصحنه بوده اند، با موفقیت روبرو بوده ایم، ازسویی اگر همیاری وهمکاری مردمی نداشته باشیم، قطعاً با تشدید معضلات زیستی چون ریزگردهای نمکی، اولین کسانی که تحت تأثیر قرار میگیرند، خود مردم هستند، پس همکاری بین دستگاه های دولتی و مردم اجتناب ناپذیر است. برای اجرایی شدن طرح بیولوژیک وچندمنظوره، با جدیدترین متدزیست محیطی باهدف احیاء دریاچه ارومیه، بخش خصوصی اولین گام را برداشته است، اکنون نوبت دولتمردان است.

وحیدرضا شادفر کارشناس ارشد منابع طبیعی

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

علی اکبر جعفرزاده جمعه , ۱ دی ۱۴۰۲ - ۰:۰۷

بسیار عالی و آموزنده